سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ساوچی
با دشمنت مدارا کن و برای دوستت خالص شو، تا[حق] برادری را حفظ کرده، مروّت را به دست آورده باشی . [امام علی علیه السلام]

نویسنده: رایان  دوشنبه 87/11/28  ساعت 1:46 صبح

1- در هفت روزگی بند نافم افتاد.

2- روز هشتم برای اولین بار رفتم حموم.

3- دوازده روزگی اولین سفر زندگیمو رفتم. از تهران تا بندر ترکمن.

4- بیست روزگی اولین خنده بلند.

5- پنجاه روزگی اولین بار سوار هواپیما شدم و از گرگان اومدم تهران.

6- پنجاه و دو روزگی برای اولین بار ناخنم رو گرفتم

در آینده بقیه اولین هامو هم می نویسم.

 

بزرگترها میگن من از همینجا باید دانشجو شم!!!(یعنی دانش را بجویم!)

بزرگترها میگن از همینجا باید دانشجو شم!!!(یعنی دانش را بجویم!)



نویسنده: رایان  سه شنبه 87/10/24  ساعت 11:33 عصر

سلام به همه کسانی که این وبلاگ رو می بینند و خواهند دید و برای من یادداشت خواهند گذاشت. امروز در آستانه نوزده روزگی ام وبلاگم هم متولد شد.

 

این هم اولین عکس زندگیمه. منتظر اولین یادداشت ها تون هستم.

 

این اولین عکس زندگیمه

 




لیست کل یادداشت های این وبلاگ

اولین های زندگی ام
ساوچی! پیام آور صلح و دوستی


 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت



اوقات شرعی


تعداد کل بازدید
2021
تعداد بازدید امروز
6
تعداد بازدید دیروز
1

درباره خودم
ساوچی
رایان
من رایان هستم. در ساعت 11:45 ظهر روز پنج شنبه 5 دیماه 87 چشم به این جهان گشودم. اسم وبلاگم رو بابام گذاشته ساوچی. ساوچی در ترکمنی یعنی قاصد. ولی من چون هنوز کوچولوام معنی ام میشه قاصدک! امیدوارم چیزهایی که تو این وبلاگ نوشته می شه بعدها خاطرات جالبی برام بشه.
لوگوی خودم
ساوچی





حضور و غیاب
یــــاهـو




اشتراک